بی تو
برای خودم مردی شده ام
مردی که هنوز
برای خودش گریه میکند
جسارت میخواهد
نزدیک شدن به
افکار دختری که روزها مردانه
با زندگی می جنگد
... اما شب ها
بالشش از هق هق دخترانه اش خیس است
شاید به هم باز رسیم
روزی که من به سانِ دریایی خشکیدم
و تو چون قایقی فرسوده بر خاک ماندی
قــَشنگ تـَرین و زیبـــاتـَرین ســاعت ِ دُنیا، ساعَتے بــُود کـِـﮧ دیدَمـِـت
وقـتـے حـس میڪنم
جایــے در ایــטּ ڪره ے خاڪے
تــو نفـس میڪشـے و مـטּ
از هــماטּ نفـس هایتـــ ،،، نفـس میڪشم آرام مــی شوم
تـو بــاش
هـوایـتـــ ! بـویـت ! بـراے زنده مانـدنـم ڪافـــے ستــ
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی